اکسین نیوز – عمرانخان نخستوزیری افتضاح بود. این ستاره کریکت که بعدها به یک نخستوزیر پوپولیست تبدیل شد، در طول دوران زمامداری خود بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲، وزرای فاسد منصوب کرد، مخالفانش را به زندان انداخت و رسانهها را آزار داد. زمانیکه مردم به شدت از او خشمگین شدند و پاکستان ناآرام شد، او ناگزیر تلاشهایی کرد تا تئوریهای توطئه ضدآمریکایی را ترویج دهد و اقدامات واشنگتن را عامل این وضعیت توصیف کند. از آنجاکه شایستگی و صلاحیت او به شدت زیر سوال رفته، به نظر میرسد حزب متبوعش، یعنی حزب «تحریک انصاف» (جنبش عدالت) احتمالا در انتخابات سراسری این کشور که قرار است ماه اکتبر برگزار شود، با دشواریهای فراوانی روبهرو باشد.
یک دموکراسی باید دقیقا به همین شکل عمل کند. دولتهای ناکارآمد، به سرعت از چشم میافتند. هراس از مکافات، باعث میشود تا رهبران دموکراسیها بهتر عمل کنند. شکست یک دولت، عبرتی است برای جانشینان آن. اما در پاکستان، دولتها به طرز غمباری اگر نگوییم هیچ، کمترین درس را از سرنوشت پیشینیان خود میگیرند. ژنرالهای متکبر، قدرت واقعی را در این کشور ۲۴۰میلیونی را در اختیار دارند و به هیچ نخستوزیری اجازه ندادهاند دوره پنج ساله حکومت خود را به پایان برساند. عمرانخان که زمانی مورد علاقه ارتش بود، پس از آن به قدرت رسید که ژنرالهای ارتش، نخستوزیر پیش از او را سرنگون کردند. خود او نیز سال گذشته پس از آن از قدرت ساقط شد که پارلمان پاکستان، در اقدامی که از سوی ارتش مهندسی شده بود، به او رای عدم اعتماد داد. به عبارتی، ژنرالها یک سیاستمدار ناکام را سرنگون و یک قهرمان پوپولیست را جایگزین او کردند؛ کسی که با سخنان و رفتارش، مردم را تهییج کرد و به یک تهدید برای نظم عمومی تبدیل شد، آن هم درست زمانیکه پاکستان با بحران تراز پرداختها مواجه است. این مورد میتواند به عنوان نمونهای کامل از بیکفایتی و شهوت قدرت، در کتابهای درسی گنجانده شود.
از آنجایی که حزب متبوع عمرانخان، یعنی حزب تحریک انصاف، اجازه شرکت در رقابتهای انتخاباتی را دارد، این احتمال وجود دارد تا او دوباره قدرت را در اسلامآباد به دست بگیرد. به این ترتیب، ارتش دوباره مداخله خواهد کرد. اتهامات زیادی علیه عمرانخان مطرح است، از توهین به مقدسات گرفته تا تروریسم. او اکنون عملا در بازداشت خانگی به سر میبرد. روند عقیم کردن حزب تحریک انصاف آغاز شده است، هزاران نفر از فعالان این حزب، دستگیر شدهاند و بسیاری از سران حزب برای انکار ارتباط خود با عمرانخان، تحت فشار قرار گرفتهاند. از سوی دیگر، اصل این موضوع که ژنرالها، اجازه برگزاری انتخابات را خواهند یا نه، مبهم است.
حکمرانی فاجعهبار پاکستان، نتیجه مستقیم چنین دخالتهایی از سوی نظامیان است. احزاب سیاسی، همانگونه که حزب «تحریک انصاف»، نشان میدهد، تنها حلقههای فرصتطلب خود را تغییر میدهند، افرادی که تفاوتشان نسبت به قبلیها این است که اشتهای بیشتری برای ثروتمندتر شدن از طریق فرصتهایی که ژنرالها در اختیارشان قرار میدهند، دارند. دولتهایی که تشکیل میدهند، گوش به فرمان ارتش هستند و از آنجایی که میدانند نمیتوانند دوره کامل خود را به پایان برسانند، انگیزه چندانی برای اتخاذ تصمیمات سخت سیاسی ندارند. جای تعجب نیست که دولت شهباز شریف، نخستوزیر کنونی، همانگونه که صندوق بینالمللی پول، برای ارائه بسته کمک مالیاش به دولت پاکستان درخواست کرده، تمایلی برای افزایش مالیاتها و کاهش یارانهها، که هر دو تصمیمات دشواری هستند، از خود نشان نمیدهد. در صورت نهایی شدن، این بیست و سومین بسته کمک این چنینی به پاکستان خواهد بود. دستگاه قضایی، ابزاری در دست ارتش است و دادگاهها معمولا از طرف عوامل ژنرالها، تطمیع و مرعوب میشوند. وضعیت رسانهها هم به همین شکل است.
هزینه این ناکارآمدی، غیرقابل محاسبه است. پاکستان، با محوریت ایالت حاصلخیز و ثروتمند پنجاب، همواره رقیب همسایه بسیار بزرگتر خود، یعنی هند بوده است. پاکستان قطعا در چهار جنگ اخیر در برابر هند، شکست خورده است؛ البته شکستی خفیف. بازیکنان کریکت آنها بهتر از هندیها هستند. در دهه ۹۰، درآمد سرانه هر دو کشور تقریبا برابر بود. اکنون اما درآمد سرانه هند، به طور میانگین، ۵۰درصد بیشتر است. در حقیقت هند به سرعت در حال تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی در جهان است؛ اما پاکستان که به شدت از وضعیت اقتصادی، محیط زیستی و بحرانهای اجتماعی رنج میبرد و دولتهایش به ندرت این واقعیت را درک میکنند، در حال تبدیل شدن به یک تهدید جهانی است. این کشور به طرز افتضاحی اداره میشود و خشونتزده و بیثبات است و البته مسلح به سلاح اتمی. از آنجایی که عمرانخان در حال تهییج افکار عمومی است، خطر بروز یک جنگ داخلی در پاکستان وجود دارد و همه این تحولات در کشوری در حال رخ دادن است که قرار است جمعیتش در سال ۲۰۵۰میلادی، ۱۰۰میلیون نفر از امروز بیشتر باشد.
این وضعیت نابسامان تنها یک راه حل دارد. ژنرالها باید یکبار برای همیشه از سیاست کنار بکشند. در غیر این صورت، پاکستان هیچگاه یک دولت بهتر که شایستگی آن را دارد، نخواهد داشت. زمان انجام این کار، همین حالا است. صلاح این است که انتخابات در موعد مقرر، برگزار شود و حزب عمرانخان که عملکرد چشمگیری هم نداشته است، باید بتوانند آزادانه در این انتخابات شرکت کنند. این بر عهده مردم پاکستان است که انتخاب کنند چه کسی بر آنها حکومت کند. آنها قطعا بهتر از ژنرالهای خودبزرگبین ارتش، این کار را انجام میدهند. قیمهای خودخوانده پاکستان، هیچ کاری جز بدبختتر کردن، ضعیفتر کردن و فقیرترین کردن پاکستانیها انجام ندادهاند.