اکسین نیوز – حمید بهرامی: کتابهای انگیزشی سالهاست که جایگاه ویژهای در بازار نشر جهانی دارند و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. با افزایش چالشهای اقتصادی و اجتماعی، بسیاری از مردم به دنبال راهکارهایی هستند که به آنها کمک کند با انگیزه بیشتر و استرس کمتری زندگی کنند. کتابهایی مانند «راز» که بر قانون جذب تمرکز دارد یا «قورباغهات را قورت بده» که مدیریت زمان و افزایش بهرهوری را آموزش میدهد، وعده تغییرات سریع و مؤثر را میدهند. اما آیا این محبوبیت نشاندهنده یک نیاز واقعی است یا بازتابی از موج مصرفگرایی در حوزه خودیاری؟
در این یادداشت، به بررسی دلایل گرایش شدید ایرانیان به کتابهای انگیزشی، تأثیرات اجتماعی و روانی این پدیده، و همچنین نقدهایی که به این ژانر وارد شده است، میپردازیم.
۱. چرا کتابهای انگیزشی در ایران پرطرفدار شدهاند؟
الف) بحرانهای اقتصادی و نیاز به امید
ایران در سالهای اخیر با تورم بالا، بیکاری و نابرابری اقتصادی مواجه بوده است. در چنین شرایطی، کتابهای انگیزشی با وعدههای جذابی مانند «ثروتمند شدن سریع» یا «رسیدن به موفقیت با کمترین تلاش»، توجه بسیاری را جلب میکنند. برای مثال، کتاب «راز» با تأکید بر «قانون جذب»، این ایده را تبلیغ میکند که تنها با تفکر مثبت میتوان به خواستهها رسید. این پیام برای کسانی که در شرایط سخت اقتصادی به دنبال راهی آسان برای تغییر وضعیت خود هستند، بسیار وسوسهانگیز است.
ب) رشد فضای مجازی و تبلیغات گسترده
شبکههای اجتماعی و پیامرسانهایی مانند اینستاگرام و تلگرام، نقش مهمی در معرفی و تبلیغ کتابهای انگیزشی داشتهاند. صفحات موفقیت و انگیزشی با نقل قولهای کوتاه از این کتابها، مخاطبان را ترغیب میکنند که برای تغییر زندگیشان این آثار را مطالعه کنند. گاهی اوقات، حتی محتوای اصلی کتاب تحریف شده و به شکل سادهانگارانهای ارائه میشود تا مخاطب عام را جذب کند.
پ) کمبود آموزشهای مهارتهای زندگی در نظام آموزشی
نظام آموزشی ایران کمتر به مهارتهای عملی زندگی مانند مدیریت زمان، برنامهریزی مالی یا تقویت عزت نفس میپردازد. در نتیجه، بسیاری از افراد در بزرگسالی به دنبال منابعی هستند که این کمبودها را جبران کنند. کتابهایی مانند «قورباغهات را قورت بده» یا «اثر مرکب» دارن هاردی، با زبان ساده و کاربردی، این خلأ را پر میکنند.
۲. نقدهایی بر کتابهای انگیزشی
الف) سادهانگاری مسائل پیچیده زندگی
یکی از انتقادات اصلی به کتابهای انگیزشی، ارائه راهحلهای سریع و کلی برای مشکلات عمیق فردی و اجتماعی است. برای مثال، کتاب «راز» تمام موفقیت را در «تفکر مثبت» خلاصه میکند، در حالی که عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش تعیینکنندهای در پیشرفت افراد دارند. این نگاه سادهانگارانه ممکن است باعث ناامیدی بیشتر افرادی شود که پس از اجرای توصیههای کتاب به نتیجه نمیرسند.
ب) تبدیل شدن به کالای مصرفی
برخی از روانشناسان معتقدند که کتابهای انگیزشی به جای ایجاد تغییر پایدار، به یک کالای مصرفی تبدیل شدهاند. بسیاری از افراد این کتابها را میخرند، چند صفحه میخوانند و کنار میگذارند، بدون اینکه تغییری در زندگیشان ایجاد شود. این مسئله نشان میدهد که گاهی انگیزه خرید این کتابها بیشتر تحت تأثیر تبلیغات است تا نیاز واقعی به خودسازی.
پ) عدم تطابق با فرهنگ بومی
بسیاری از کتابهای انگیزشی پرفروش، توسط نویسندگان غربی نوشته شده و بر اساس ارزشها و شرایط اجتماعی جوامع غربی هستند. برای مثال، توصیههایی درباره کارآفرینی یا سرمایهگذاری ممکن است در اقتصاد ایران چندان کاربردی نباشند. این عدم تطابق گاهی باعث میشود خوانندگان نتوانند از توصیههای کتاب بهره ببرند.
۳. آیا کتابهای انگیزشی واقعاً مفید هستند؟
با وجود تمام نقدها، نمیتوان تأثیر مثبت برخی از این کتابها را نادیده گرفت. آثار خوب انگیزشی میتوانند انگیزهبخش باشند، دیدگاه افراد را گسترش دهند و مهارتهای مفیدی مانند مدیریت زمان یا هدفگذاری را آموزش دهند. اما نکته مهم این است که خوانندگان باید با نگاهی نقادانه به سراغ این کتابها بروند و انتظار معجزه فوری نداشته باشند. موفقیت واقعی نیازمند تلاش مستمر، برنامهریزی و آگاهی از شرایط واقعی زندگی است.
جمعبندی
پدیده محبوبیت کتابهای انگیزشی در ایران نشاندهنده نیاز جامعه به امید، انگیزه و راهکارهای عملی برای بهبود زندگی است. با این حال، برخی از این کتابها با ارائه وعدههای غیرواقعی، ممکن است به جای کمک، باعث سرخوردگی شوند. خوانندگان باید هوشمندانه انتخاب کنند و به جای تکیه بر راهحلهای سریع، به دنبال یادگیری مهارتهای پایدار باشند. در نهایت، موفقیت نه در صفحات یک کتاب، بلکه در عمل و پشتکار هر فرد نهفته است.





